Bitcoin, شخصیت و رشد بخش چهارم - Bitcoin، دین و اخلاق

By Bitcoin مجله - 1 سال پیش - زمان مطالعه: 13 دقیقه

Bitcoin, شخصیت و رشد بخش چهارم - Bitcoin، دین و اخلاق

Bitcoin’s crowning achievement is the reintroduction of economic consequence. Like Old Testament God, it leaves no room for sin, lies or deceit.

این سرمقاله نظری توسط الکس سوتسکی، نویسنده "مانیفست غیرکمونیستی"، بنیانگذار La Bitcoin بار و مجری «پادکست بیدار شو با سوتسکی».

قسمت 4، فصل 4 از سری JBP.

سریال ادامه دارد. اگر هنوز فصل اول تا سوم را نخوانده اید، شما می توانید آنها را اینجا پیدا کنیدو البته مطمئن شوید که قسمت اول، دوم و سوم این فصل را خوانده اید.

نقل قول هایی بدون منبع در زیر به دکتر جردن بی پیترسون نسبت داده شده است.

در قسمت های قبلی ارزش، بازی، عمل، هدف، تمرکز، توجه، حقیقت و گفتار را بررسی می کنیم. ما سرچشمه های نیهیلیسم را کشف کردیم و «تثلیث نامقدس» دستگاه ایستا معروف به «دولت» را بررسی کردیم.

We’re going to close this chapter out by reviewing Bitcoin’s relationship to religion, the Bible, and its semblance to Old Testament God through the reintroduction to economic consequence.

La Bitcoin دین

نینجایی, whom I have deep respect for, recently said that he’s not seen a space or industry with more of a disparity between understanding and confidence, than Bitcoin.

تا حد زیادی موافقم.

هر چند Bitcoiners differ in that, I believe it’s actually a positive thing. This kind of disparity will naturally unnerve an engineer or a technician, but for the kind of phenomenon Bitcoin is, the existence of religious-zealot-like acolytes adds to its overall strength.

این قدرت روایت و اسطوره در عمل است.

Bitcoin’s core principles representing “the good,” give it an aura of religious fervor that transcends the purely empirical domain of the technician. You have people willing to tie their identities to this thing come hell or high water, and for a phenomenon that must overcome the greatest collective lie of all time, this is the sort of moral, economic and memetic impetus that’s required.

من مطمئن نیستم که چیزی قدرتمندتر وجود داشته باشد - و این را به عنوان یک فرد غیر مذهبی می گویم.

«دین به حوزه ارزش و ارزش نهایی توجه دارد. این حوزه علمی نیست. این قلمرو توصیف تجربی نیست.»

یک مذهبی Bitcoin acolyte is often similar to a religious theistic acolyte in their belief of the discovery of some form of veil-piercing truth.

در ابتدا آنها فقط کورکورانه آنچه را که در توییتر دیده یا شنیده اند طوطی وار می گویند: "طلای دیجیتال"، "فقط 21 میلیون"، "مقاوم در برابر سانسور"، "ذخیره ارزش"، "تولید سهام" و غیره.

They become dogmatically obedient to these ideas, often ignorant to their meaning and in some cases to their own detriment, but over time they have the opportunity to discipline themselves. They learn (via podcasts, articles, books, etc.) and transcend the frame of “dogmatic acolyte” to become the “sovereign Bitcoiner” i.e., the kind of person measuring their wealth in bitcoin, running a full node, CoinJoining, who understands the nuances of a BIP و می تواند به طور موثر در براندازی پارادایم فاسد دولت گرا مشارکت کند.

این به معنای کلی یک مثبت خالص است. همه ما باید از جایی شروع کنیم و باید مسیری داشته باشیم که ارزش پیمودن را داشته باشد.

Bitcoin is that, and in many ways it’s a religious canvas against which we can paint our individual journeys toward sovereignty and truth.

«بنابراین داشتن عنصر جزمی برای ادیان ضروری و مطلوب است. چه خوب است یک نظام ارزشی که ساختار پایداری ارائه نمی دهد.»

Bitcoin and the story of Satoshi are poetically religious and mythic.

From the disappearance of the founder, to its stable, inert structure, and the offer of a form of economic salvation against the backdrop of an “evil” enemy, Bitcoin has all the ingredients for a narrative powerful enough for a critical mass of followers to emerge.

و دارند.

آنها نیازی ندارند که در ابتدا همه چیز را "دانند". در واقع آنها نمی توانند همه چیز را بدانند. اما هسته حقیقتی که در برخی از مقاله‌ها یا پادکست‌ها پیدا می‌کنند، به اندازه‌ای با آنها طنین‌انداز می‌شود که به کند و کاو ادامه می‌دهند.

آنها قبلاً دارای پیش شرط لازم برای این سفر هستند، یعنی قصد تبدیل شدن به فرد بهتر، و نوعی جذب به حقیقت یا صداقت، بنابراین غریزه آنها به آنها می گوید که این ممکن است راهی باشد.

اطاعت اولیه آنها به نظم و انضباط تبدیل می‌شود و با گذشت زمان تبدیل به «چاد» یا «همسر تجاری» ترجیح زمانی پایینی می‌شوند که ما آرزوی آن را داریم.

«یک روحانی واقعی سعی نمی‌کند ایده‌های دقیقی درباره ماهیت عینی جهان فرموله کند (اگرچه ممکن است این کار را نیز انجام دهد). او در عوض در تلاش است تا «آدم خوبی» باشد. ممکن است برای او «خوب» معنایی جز «اطاعت» نداشته باشد - حتی اطاعت کورکورانه. از این رو، مخالفت کلاسیک روشنگری لیبرال غربی با باور دینی: اطاعت کافی نیست. اما این حداقل یک شروع است (و ما این را فراموش کرده ایم): اگر کاملاً بی انضباط و بی تربیت باشید، نمی توانید چیزی را هدف قرار دهید. شما نمی دانید چه چیزی را هدف قرار دهید، و مستقیم پرواز نخواهید کرد، حتی اگر به نحوی به هدف خود برسید. و سپس نتیجه خواهید گرفت که "هیچ چیزی برای هدف گیری وجود ندارد." و آنگاه گم خواهی شد.»

البته این اتفاق برای همه نمی افتد. برای هر یک از اینها، 1000 ویتالیک بوترین و سام بنکمن-فرید وجود دارد که بیشتر به تک شاخ ها، چاپ پول خود و سرخ کردن سوسیس های Beyond Meat علاقه مند هستند.

شما نمی توانید همه را نجات دهید. همچنین نباید تلاش کنید.
Bitcoin is for anyone, but not for everyone.

For those with the necessary makeup, even the not-so-high-IQ of us, Bitcoin represents so much more than just a ticket to get rich quick or a technology. It’s a religion of sorts which if approached in the right way can enhance one’s understanding of self, deepen their relationships to that which matters most and ultimately make them a better person.

این یک چیز خارق العاده برای دیدن است.

دین اقتصادی و درک خود

ایده ای که مدتی است با آن بازی می کنم این است که آیا اقتصاد صرفاً دین عمل است؟ هرچه درست تر و دقیق تر باشد، نتیجه مجموع بازیکنان، دانش آموزان، دانش آموزان و در نتیجه جامعه بهتر است.

این در ایده کلاسیک واقعی است، به من نگو ​​که به چه چیزی اعتقاد داری، حساب بانکی خود را به من نشان بده تا من به تو بگویم که چه اعتقادی داری.

و دکتر پترسون در فصل 4 کتاب خود "12 قانون برای زندگی" نیز به آن اشاره کرده است:

«شما فقط با تماشای نحوه عمل خود می توانید دریابید که واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارید (به جای آنچه فکر می کنید به آن اعتقاد دارید). شما به سادگی نمی دانید چه چیزی را قبل از آن باور دارید. تو آنقدر پیچیده هستی که خودت را بفهمی.»

به همین دلیل است که من معتقدم مطالعه کنش انسان نه تنها مهم، بلکه اساسی است. اعمال شبیه واقعی‌ترین باورهای ما هستند، پول نحوه اندازه‌گیری آن‌ها است، و اقتصاد نحوه تلاش ما برای رسیدن به درک همه آن است.

از این رو ادعای من که ماهیت مذهبی دارد.

حالا این بخش شگفت انگیز است:

Bitcoin is a new form of religion (and thus chapter in human history) because unlike prior attempts to distill and pass values, ideas and ledgers onward via the written or spoken word, we now have a network which resembles the physical direction of time (forward) as an incorruptible, imprintable medium on which these ideas can be recorded. نتیجه بازخورد اقتصادی واقعی است که فرد را به سمت جهت گیری بهتر در جامعه سوق می دهد (اخلاق).

Bitcoin shows you. It does not just tell you.

This is why I’ve said that a post-Bitcoin world will look very different to a pre-Bitcoin جهان است.

ده‌ها و شاید صدها هزار سال است که خودمان را تماشا می‌کنیم، در این تماشا فکر می‌کنیم، و داستان‌هایی را که از طریق آن بازتاب تقطیر شده است، می‌گوییم. همه اینها بخشی از تلاش های فردی و جمعی ما برای کشف و بیان آن چیزی است که به آن اعتقاد داریم. بخشی از دانش تولید شده در آموزه های اساسی فرهنگ های ما، در نوشته های باستانی مانند تائو ته چینگ، یا متون مقدس ودایی فوق الذکر، یا داستان های کتاب مقدس گنجانده شده است.

در حالی که Bitcoin white paper is not explicitly in the same form or category as one of these ancient writings, it has formed the theoretical basis for the practical manifestation of something that orients us implicitly toward heaven.

همانطور که در فصل های قبلی توضیح داده ام، این کار را به واسطه ادغام بازی متافیزیکی زندگی با مرزهای فیزیکی واقعیت انجام می دهد. یا به عبارت دیگر، انگیزه های آن به گونه ای است که باید اخلاقی عمل کنید تا در بازه های زمانی بیشتری پیشرفت کنید.

امکانات جذاب و بی پایان هستند. پیامدها، گیج کننده.

Bitcoin And The Bible

As I see it, like the Bible, Bitcoin has emerged from the depths of the collective human psyche.

Like the Bible, Bitcoin's origins are somewhat shrouded in unknowable detail and both involved multiple otherwise disconnected participants who each brought a key, or a portion of the whole, over time. Their emergence is irreproducible and much like the Bible, it's my belief that we will look back on Bitcoin’s genesis as something that directed the course of broader human society for millenia to come.

تفاوت این بار، و چرایی ماندگاری آن، شاید برای همیشه، این است که زبان، اخلاق، ارزش‌ها و اخلاق نیز با پول (عمل) آمیخته شده است، همانطور که در بالا توضیح داده شد.

Bitcoin as money is the language of value, action and attention. This living, breathing network comprises not just digital nodes in the form of miners and computers, but human nodes in the form of users, thinkers, coders, writers, custodians, and entities of every kind.

این یک ایده عمیق است، و نه برای افراد ضعیف.

«[کتاب مقدس] محصول فرآیندهایی است که اساساً فراتر از درک ما باقی می‌مانند. کتاب مقدس کتابخانه ای است متشکل از کتاب های زیادی که هر کدام توسط افراد زیادی نوشته و ویرایش شده است. این یک سند واقعاً نوظهور است - یک داستان منتخب، توالی و در نهایت منسجم که توسط هیچ کس و هیچ کس در طول هزاران سال نوشته شده است. انجیل توسط تخیل جمعی انسان که خود محصول نیروهای غیرقابل تصوری است که در بازه های زمانی غیرقابل درک عمل می کنند، از اعماق بیرون انداخته شده است. مطالعه دقیق و محترمانه آن می‌تواند چیزهایی را در مورد اعتقادات و نحوه انجام و رفتارمان به ما نشان دهد که تقریباً به هیچ وجه قابل کشف نیست.»

این به چه معنی؟

Of course much that we’ve already explored, so I’ll close out with an analysis on the “consequential” nature of Bitcoin و خدا

Bitcoin Is Like The Old Testament God.

While reading Chapter 4 of “12 Rules For Life” the similarity between Bitcoin and Old Testament God, via their relationship to consequence, dawned on me.

خدای عهد عتیق پیچیده و چندوجهی بود. در ظاهر وحشیانه، نابخشودنی، و مستعد اعمال شدید مجازات و خشم، در عین حال، با توجه به دنیا و ساکنان آن با ظرفیت اعمال بزرگ رحمت و مهربانی مصرف می شود.

این خشم سابق و طبیعت انتقام جویانه خدای عهد عتیق است که اکثر مردم آن را تصدیق می کنند و در مقابل خدای عهد جدید که به نظر آنها بخشنده تر، مهربان تر و دوست داشتنی تر است، قرار می گیرند.

Most people think Bitcoin is like New Testament God; some magical panacea to all of our problems and a pathway to a future “Utopia.”

It’s my contention that Bitcoin is far more like the complex, Old Testament God. When you stray from the path, when you disobey the covenants, injunctions and commandments of the natural way of things, then you, your children and your children’s children will suffer.

Old Testament God would bring his wrath upon you through plagues and famines, while Bitcoin will deliver it upon you through poverty and sharp economic consequences. The difference being that the former was a written or spoken warning for sinful behavior, while the latter is a direct result of the actions you take.

Don’t believe me? Go send your Bitcoin to the incorrect address or try calling “support” once you’ve lost your private keys. Or maybe you can try to contact the Bitcoin Central Bank to print more bitcoin to bail you out when you made a poor decision. Good luck with that.

با این حال، هنگامی که قوم او از راه منحرف شدند - هنگامی که از دستورات او سرپیچی کردند، عهدهای او را زیر پا گذاشتند و دستورات او را زیر پا گذاشتند - قطعاً مشکلاتی در پی خواهد داشت. اگر آنچه را که خدا در عهد عتیق خواسته بود انجام نمی دادید – هر چه که ممکن بود بوده باشد و سعی کرده باشید از آن پنهان شوید – شما و فرزندانتان و فرزندانتان در دردسر شدید و شدیدی قرار داشتید.»

The importance of texts like the Bible will continue to increase in a Bitcoin-dominated world because these lessons and stories are true. Not necessarily in the literal sense, but in the meta sense. They are modes of being, which if understood and integrated into your person, you, your children and children’s children have the opportunity to prosper.

Bitcoin is an economic manifestation of the consequential Old Testament God, and in the same way is a “force of nature.” They say that “Bitcoin just is” for a reason. Approaching it with a malevolent or scheming heart will only lead you to ruin. If you orient yourself as per the implied instruction you receive via direct economic feedback, or take note of the explicit instruction of the wise (i.e., the ancient texts), you may just prosper.

“They were wise. He was a Force of Nature. Is a hungry lion reasonable, fair or just? What kind of nonsensical question is that? The Old Testament Israelites and their forebears knew that God was not to be trifled with, and that whatever Hell the angry Deity might allow to be engendered if he was crossed was real.”

که مرا به …

ایمان

با وجود شواهد بد، ایمان در تعهد به خوبی ها یافت می شود.

یک بار دیگر، Bitcoin is a manifestation of faith. Something so good has emerged from a social soil so toxic.

It’s done so because the roots of goodness run deep. Faith is what helps it flourish, and Bitcoin is a beautiful example of what’s possible when we take that seriously.

«ایمان، باور کودکانه به جادو نیست. این جهل یا حتی کوری عمدی است. در عوض درک این نکته است که غیرمنطقی‌های غم انگیز زندگی باید با تعهدی به همان اندازه غیرمنطقی به خیر اساسی هستی متعادل شود.»

To believe that Bitcoin can win, is to have faith in the capacity for goodness to prevail. I’m not sure it’s something you can rationally calculate. Bitcoin history is littered with the corpses of those who thought they figured it out; whether on the side of Bitcoin or not. See everyone from Paul Krugman and Peter Schiff on the “against” side, or Plan B’s S2F or Willy Woo’s on-chain analysis, on the “for” side.

A belief in Bitcoin requires something more than empiricism. It’s perhaps why otherwise smart people (e.g., Eric Weinstein) who should be enthralled at its emergence, are instead bitterly engaged in its dissemination.

"شما ممکن است با فکر نکردن شروع کنید - یا به طور دقیق تر، اما کمتر سرسختانه، با امتناع از تسلیم کردن ایمان خود به عقلانیت فعلی و تنگ نظری آن. این به معنای "خودت را احمق کن" نیست. معنیش برعکسه بلکه به این معناست که باید دست از مانور و محاسبه و تدبیر و مکر و اعمال و مطالبه و اجتناب و نادیده گرفتن و تنبیه بردارید. این بدان معنی است که شما باید استراتژی های قدیمی خود را کنار بگذارید. در عوض، به این معنی است که باید توجه کنید، زیرا ممکن است قبلاً هرگز توجه نکرده باشید.»

These people seem to be too cerebrally oriented to experience the holistic, practical perfection that is Bitcoin.

آنها توجه واقعی ندارند، زیرا آنها بیش از حد مشغول «نظریه سنج» و تلاشی برای تطبیق آن در پارادایم عقلانی خود هستند. یا مانند لکس فریدمن حصار نشینان بدون ستون فقرات هستند که از اتخاذ موضع اخلاقی خودداری می کنند.

در هر صورت آنها از ایمان خودداری می کنند زیرا می ترسند به غریزه و شهود خود اعتماد کنند. آنها شجاعت سوزاندن قایق ها را ندارند.

با انجام این کار، آنها ناخواسته به عنوان یکی از رومیان ثروتمندی که هیچکس به یاد نمی آورد، در تاریخ ثبت می شود، که نسبشان با ظهور مسیحیت از بین رفت.

در اختتامیه

As you begin to take Bitcoin or Old Testament God seriously, you begin to orient yourself in such a way that goodness flourishes in your life.

As your faith pays off and rewards you for your honest, moral efforts, you find that not only does Bitcoin begin to feel like New Testament God, but that you have begun to embody the virtues so eloquently described throughout the ages, across all of the great scriptures.

شما شروع به تجسم می کنید خوبی

بنابراین، به جای نقش ظالم، توجه می کنید. شما به جای دستکاری دنیا، حقیقت را می گویید. شما به جای اینکه نقش شهید یا ظالم را بازی کنید، در حال مذاکره هستید. دیگر لازم نیست حسادت کنید، زیرا دیگر نمی دانید که شخص دیگری واقعاً آن را بهتر دارد. دیگر مجبور نیستید ناامید باشید، زیرا یاد گرفته اید که هدف کم داشته باشید و صبور باشید. شما در حال کشف این هستید که چه کسی هستید، چه می خواهید، و چه کاری را می خواهید انجام دهید. شما در می‌یابید که راه‌حل‌های مشکلات خاص شما باید شخصاً و دقیقاً متناسب با شما باشد. شما کمتر نگران اعمال دیگران هستید، زیرا خودتان کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.»

این ما را به یک دایره کامل به ایده پیدایش تحلیل کل این فصل می رساند.

Bitcoin is self-love.

وقتی وارد می شوید Bitcoin and let it enter you, your life begins to look and sound more meaningful, hopeful and optimistic.

شما از کوچک شروع می‌کنید، ثابت می‌مانید، هدفتان این است که آنچه را که می‌توانید روی هم بچینید، روی کارهایی که می‌توانید انجام دهید تمرکز می‌کنید و به مرور زمان مسیرتان به سمت آسمان می‌رود.

این امید است. Bitcoin امید است

"بسیاری از خوشبختی امید است، مهم نیست دنیای امواتی که این امید در آن شکل گرفته است چقدر عمیق است."

بجویید و خواهید یافت.
در بزن و ممکن است باز شود.

با تمایل به ورود بیایید، و ممکن است چیزی با چنان عمق و ارزشی را کشف کنید که تعجب کنید که چگونه در وهله اول به چنین بدجنسی افتادید، و چرا برای مدت طولانی در آنجا ماندید.

بله Bitcoin is a cult, as in, زیر مجموعه ای از یک فرهنگ

Bitcoin is a new, emergent culture, founded on a bedrock of core principles; Bitcoin principles, such as truth, integrity, transparency, freedom and responsibility.

این نوع فرهنگ نوظهور برای مدت طولانی غایب بوده است.

Bitcoin may just be what tilts the world back toward a culture of greatness, morality, meaning and excellence — and I’m here for it.

این یک پست مهمان توسط الکس اسوتسکی، نویسنده "مانیفست غیرکمونیستی،"، موسس La Bitcoin بار و میزبان از پادکست Wake Up. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا را منعکس نمی کند Bitcoin مجله.

منبع اصلی: Bitcoin مجله