By Bitcoinدات کام - 2 سال پیش - زمان مطالعه: 9 دقیقه
«شمول مالی» - واژهای برای بانکهای مرکزی که مخفیانه آزادی اقتصادی را تحقیر میکنند
مجمع جهانی اقتصاد (WEF) آخرین گزارش خود را در مورد «حکمیت ارز دیجیتال» در این ماه منتشر کرده است که به استیبل کوین ها، ارزهای رمزپایه و «موانع دربرگیرنده مالی» می پردازد. مانند بسیاری از بانکهای مرکزی، تنظیمکنندهها، اتاقهای فکر و سیاستمداران، نشریه WEF به قدرت رمزنگاری کمک میکند، اما هرگز به فیل در اتاق نمیپردازد: بهجای دسترسی واقعی به ارزهای دیجیتال ابزاری که قبلاً آزادانه ارائه میکنند، «بدون بانک» و افراد فقیر جهان مجبور به استفاده از فیات 2.0 هستند.
"شمولیت مالی" و "قانون معقول": آزادی برای من، تبعیت برای تو
طبق مجموعه کتاب سفید نوامبر 2021 مجمع جهانی اقتصاد گزارش "ارزش پیشنهادی استیبل کوین ها برای گنجاندن مالی چیست":
شمول مالی یک مشکل پیچیده جهانی است که سیستم های موجود را در بر می گیرد
و پیشنهادات تاکنون حل نشده است.
گنجاندن مالی واقعاً آنقدرها پیچیده نیست، اما سیستمهای موجود قطعاً با شکست مواجه هستند. پارادایم کنونی کنترل متمرکز اقتصادی و بانک مرکزی صدور ارز فیات تاکنون نتوانسته به کسانی که برای بقا و شکوفایی بیشتر به آزادی اقتصادی نیاز دارند کمک کند. اعتراف از دهان اسب، پس اگر بخواهید. برای تغییر این سیستمهای قدیمی و شکسته، راهحلهای ارائه شده توسط سیاستمداران همیشه یکسان است: بیشتر دقیقاً همان ناکارآمدی اقتصادی است که در وهله اول هرج و مرج را ایجاد کرد.
نمی توان انکار کرد که دسترسی به خدمات مالی قابل اعتماد و پول سالم مشکلی است که میلیاردها نفر را در این سیاره آزار می دهد. با توجه به مبانی خود ارزهای فیات، به درستی می توان گفت که کل جمعیت جهان (به غیر از آن تعداد معدودی که در راس چشمه اجباری طرح پونزی قرار دارند، متمرکز شده اند. بانکداری ذخیره کسری) از عدم دسترسی به خدمات، بازارها و فرصت های مالی منصفانه، مطمئن و سالم رنج می برد.
دلیل ساده (و متاسفانه هنوز «جنجالبرانگیز») این است که در نهایت دو دسته از مردم وجود دارند: کسانی که فکر میکنند خشونت علیه غیر خشونتآمیز برای نظم اقتصادی لازم است و کسانی که برای آزادی و رضایت ارزش قائل هستند در بازارها راه حل ساده این است که اجازه دهید افراد صاحب پول خود شوند و دست از سرقت با مالیات و تورم بردارید.
گروه قبلی افراد (حامی مداخله اقتصادی خشونت آمیز) در مورد ارزهای رمزنگاری شده دائماً همان خطوط را دنبال می کنند. این نوعی تبلیغات تکراری و با چشمان گشاد است که میتوان انتظار شنیدن آن را در یک جلسه خیمههای غلتکی مقدس، یا در فرقهای حاشیهای داشت، اما نه از سوی هیچ اقتصاددان سطحبالا:
"Bitcoin عمدتاً برای فعالیتهای غیرقانونی و جرم استفاده میشود.» البته این نه تنها از نظر آماری نادرست است، بلکه در مقایسه با ارزهای فیات مانند دلار آمریکا، ایالت با فاصله زیادی برنده رقابت «تامین مالی-جرم» است. این در حال حاضر دانش عمومی است، و افراد مستند به این نتیجه رسیده اند که یا این تنظیم کننده ها کورکورانه احمق هستند یا دروغ می گویند.
ما باید فضای اعتماد را تقویت کنیم.» یعنی اعتماد به همان مؤسسات مالی و نهادهای سیاسی که به طور مداوم - و طی دهه ها و قرن ها - ثابت کرده اند که غیرقابل اعتماد و حتی بدخواه هستند.
سپس ریاکاری آشکار وجود دارد که یادآور یک فرقه است، جایی که این رهبران ظاهراً به ارزشها و فضیلتهای عالی انسان دوستانه مانند «شمولیت مالی» سخن میگویند، اما هرگز آنها را در عمل زندگی نمیکنند، و هرگز انگشتی برای کمک به فقرا بلند نمیکنند. .
گری جنسلر، رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) می گوید که ساتوشی "نوآوری ناکاموتو واقعی است"، اما ادامه می دهد تهدید کن کسبوکارهایی که تلاش میکنند از طریق همین نوآوری خدمات ارائه دهند نقض پروتکل قانونی خود SEC برای انجام این کار، قوانین بسیار قدیمی را برای این پارادایم جدید اقتصادی به کار میبریم.
پسندیدنwiseصرافیهای متمرکز و مؤسسات مالی به رگولاتورها سر میزنند، و افرادی را که میتوانستند بدون شناسه و بدون تهدید زندانی شدن به ارزهای دیجیتال دسترسی داشته باشند و تجارت کنند، از مزایای این فناوری غیرممکن میشوند. این امر به ویژه در مورد مناطق فقیرنشین صادق است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
حتی به اصطلاح مترقی ترین ها سیاستمداران و تنظیم کننده هاکه در برابر مقررات ارزهای دیجیتال که آنها را ناعادلانه میدانند، نشان میدهند، هنوز نمیتوانند با سادگی زیبای همتا به همتا که در Bitcoin whitepaper:
«نسخهی صرفاً همتا به همتای پول نقد الکترونیکی به این امکان میدهد که پرداختهای آنلاین مستقیماً از یک طرف به طرف دیگر بدون مراجعه به یک مؤسسه مالی ارسال شود.»
و آنها نمی خواهند. حتی برای آینده نگرترین دولت گرا، یک طبقه حاکم و یک طبقه خدمتکار وجود دارد. در هند انبوهی از افراد در حال حاضر منتظر تصمیمات افراد غریبه در پارلمان هستند تا مشخص شود آیا و چگونه آنها ممکن است از پول خود استفاده کنند. فرقی نمی کند که تصمیم نهایی را تایید کنند یا نه. یا اگر از دولت حمایت می کنند. قانون به زور در مورد آنها تحت تهدید خشونت اعمال خواهد شد. در آمریکا همینطور در اروپا. همه جا همینطور چقدر بسیار فراگیر و نوآورانه است.
پس از آن، از واژههایی مانند «شمولیت مالی» و «بانکداری افراد بدون بانک» برای انتخاب فناوری استفاده میشود. در حال حاضر کاربردی و کارآمد است و نیازی به دخالت خشونت آمیز دولت ندارد.
با این حال، نسخه عجیب بانکهای مرکزی همچنان پابرجاست: از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی استفاده کنید (CBDC) یا رمزارز از پیش تأیید شده از یک صرافی دارای مجوز دولتی. شما می توانید هر کاری را که دوست دارید در آزادی کامل انجام دهید، به شرطی که ما آن را تعریف کنیم.
بزرگترین نمونه های نادیده گرفته شده از ناتوانی اقتصادی و جنایت مالی
La گزارش WEF دو نکته کلیدی را در بخش با عنوان "ویژگی های ویژه استیبل کوین ها برای گنجاندن مالی" مطرح می کند. یعنی اینکه «استیبل کوینها (و ارزهای دیجیتال) ممکن است مسائل مربوط به بیاعتمادی مصرفکننده به خدمات مالی سنتی را کنار بگذارند، و «ممکن است بهطور منحصربهفرد حسابهای مالی دیجیتالی ارائه کنند که بازیگران بدخواه یا غیرقابل اعتماد نتوانند از آنها سرقت کنند».
واضح است که طرفداران آزادی اقتصادی، و خود ساتوشی ناکاموتو، از نکته دو آگاه بوده اند. این بود کل نکته bitcoin در وهله اول. دیگر نیازی به یک شخص ثالث قابل اعتماد برای خراب کردن موارد در تراکنشهای شخص نیست. البته، WEF موفق می شود حتی این نکته ساده را با واجد شرایط بودن امنیت و ایمنی بی نظیر رمزنگاری به همراه داشته باشد:
با این حال، برای بسیاری از کاربران نهایی امروزه، خطر کلی از دست دادن وجوه از طریق خطای کاربر، یا از طریق مشکلات مالی یا فنی با صادرکننده ارز دیجیتال یا کیف پول، احتمالاً با استیبل کوینها (و ارزهای دیجیتال) بیشتر از حسابهایی است که در آن نگهداری میشوند. موسسات مالی تنظیم شده یا ارائه دهندگان.
البته این امر طیف گسترده ای از راه حل های غیر حافظ را نادیده می گیرد که در حال حاضر برای پشتیبان گیری از کیف پول ها، ذخیره دانه ها و رمزهای عبور، و حتی نگهداری رمزارز از طریق کیف پول های مشترک یا قراردادهای هوشمند که به عنوان یک بانک عمل می کنند، بدون به خطر انداختن حریم خصوصی و اعتماد مورد نیاز بانک های میراثی و اگر موضوع خطر از دست دادن سرمایه است، شاید خوب باشد که به قهرمانان بزرگ بلامنازع در رقابت از دست دادن پول نگاه کنیم: دولت ها. و این ما را به اولین نکته ای که توسط WEF مطرح شده است هدایت می کند. نیازی به ترمیم اعتماد با دولت هایی که این کار را می کنند وجود ندارد بی پروا بی ارزش کردن و دارایی هایی را که مردم را مجبور به تجارت با آنها می کنند خفه می کنند. قطعاً هرگز نباید به آنها اعتماد کرد.
همین اواخر، آن زمان ایالات متحده دونالد رامسفلد وزیر دفاع پذیرفته در مورد دپارتمان سیستم های حسابداری دفاعی در سال 2001:
سیستم های مالی ما ده ها سال قدمت دارند. بر اساس برخی برآوردها، ما نمی توانیم 2.3 تریلیون دلار تراکنش را ردیابی کنیم. ما نمیتوانیم اطلاعات را از طبقه به طبقه دیگر در این ساختمان به اشتراک بگذاریم زیرا در دهها سیستم تکنولوژیکی غیرقابل دسترس یا ناسازگار ذخیره میشود.
اگر کسی فکر کند که این ناتوانی و ناکارآمدی متمرکز در مورد سیستم های بانک مرکزی و خزانه داری نیز صدق نمی کند، اشتباه می کند. به طور مشخص، چاپ تریلیون ها دلار از هوا برای تقویت اقتصادی که توسط همان سیاست های بی پروا ویران شده است یک بازی احمقانه است - و به معنای واقعی کلمه کلاهبرداری جعل - اما فراتر از آن، شواهد زیادی وجود دارد که اعتماد کور برابر با فاجعه است.
سیستم بانکی مکزیک، به عنوان یک مثال، حداقل «نادرست» بود 18 میلیون دلار نقل و انتقالات در سال 2018، معاملات حساس به زمان را متوقف کرد. علاوه بر این، بزرگترین و قابل اعتمادترین نامهای بانکی جهان مانند JPMorgan، Deutsche Bank، Chase و دیگران اغلب با فعالیتهای مجرمانه مانند پولشویی و حتی مرتبط هستند. دارو و قاچاق جنسی.
با در نظر گرفتن همه این موارد، مشخص نیست که چرا یک بازیگر عاقل بازار دیگر به همان نهادها اعتماد میکند، جایی که راهحل بهتری وجود دارد، و امنیت، نظم و حکومت هنوز امکانپذیر است، اما بر اساس راستیآزمایی و نه اعتماد - یک بازی همسطح. زمینه ایجاد شده توسط ریاضیات و سیستم های غیرمتمرکز، نه سیاستمداران.
آفریقا، یک نمونه اصلی از ابزار Crypto's Utility
در آفریقا، ابزار عملی کریپتو در حال حاضر نمایش داده شده است، زیرا افراد در کشورهایی مانند زیمبابوه، نیجریه و کنیا از اصول اقتصادی صحیح و کارایی داراییهای دیجیتال خصوصی برای حفظ ارزش و ارسال پرداختهای فرامرزی استفاده میکنند. سیستم های فیات متمرکز خود آنها را به شدت شکست داده است و همچنان به انجام آن ادامه می دهد.
به عنوان مثال، در نیجریه، به جای نگاه دقیق به واقعیت تجارت در بازارهای موازی، بانک مرکزی به طور خودسرانه ارزشگذاریهای غیرواقعی و رسمی را به ارز فیات اختصاص میدهد، از کاربران کریپتو دوری میکند و CBDC مرتبط با صندوق بینالمللی پول را تحت فشار قرار میدهد. نایرا اگر گنجاندن واقعاً هدف است، باید پرسید که چرا بانکهای مرکزی در این مناطق درگیر، بخش کریپتو را کنار گذاشته و نوآوری را خفه میکنند. مخصوصاً وقتی که در حال حاضر به افراد نیازمند کمک میکند تا زندگی کنند و رشد کنند. اخیراً به عنوان مدیر عامل خدمات مالی Kurepay Abikure Tega اظهار تاسف:
با توجه به این سرکوب اخیر که درک آن با توجه به اینکه نیجریه کشوری بی قانون نیست، برای ما دشوار است، Kurepay، مهمترین برنامه پرداخت اجتماعی آفریقا برای ارزهای دیجیتال و فیات - تعلیق عملیات تجاری در نیجریه را اعلام می کند.
حکمرانی اقتصادی به دولت نیاز ندارد
این مقاله احتمالاً سؤالاتی دارد: "اما چه کسی قوانین را وضع خواهد کرد؟" که من با این سوال پاسخ میدهم: «آیا هر تراکنشی که در اقتصاد کریپتو یا در بلاک چین انجام میدهید، به نظارت مجری قانون متمرکز برای قابل اعتماد کردن آن نیاز دارد؟» موضوع از انجمن های حقوق خصوصی بر اساس واقعیت عینی و رضایت - و نه خشونت دولتی خودسرانه - امری مهم است، اما تا حدودی فراتر از محدوده این نوشته است. با این اوصاف، رمزارز قبلاً به ما نشان داده است که در جایی که اعتماد اجباری نیست، تجارت میتواند بسیار آسانتر انجام شود، و تأیید به هر دو صورت انجام میشود – نه فقط رعیتهایی که اوراق KYC خود را به حاکمان مرموز در ساختمانهای بانکی در سایه ارائه میکنند.
در 24 نوامبر، 1,342,491،XNUMX،XNUMX وجود داشت ETH تراکنش ها بر اساس کاوشگر بلاک چین اتریوم etherscan.io. به خاطر داشته باشید که این فقط ETH شبکه، که در آن کارمزدها در حال حاضر بسیار بالاست و جابهجایی توکنها میتواند دشوار باشد. بنابراین، تعداد حیرتانگیز تراکنشهایی را تصور کنید که روزانه در تمام بخشهای مالی غیرمتمرکز (defi) رخ میدهند. در حالی که کلاهبرداری وجود دارد، اکثر این تراکنش ها موفقیت آمیز و صلح آمیز هستند، بدون نظارت متمرکز. این به این دلیل است که مردم روزمره آرزوی تجارت، موفقیت و همکاری دارند. و پیچیدگی این اقتصاد غیرمتمرکز گیج کننده است.
گفته می شود کریپتو پر از کلاهبرداران و خطرات است. در حالی که این ممکن است درست باشد، اما نمی توان آن را با بزرگترین قالیچه کشی تمام دوران مقایسه کرد - یعنی زمانی که دولت قدرت پول را از افراد گرفت. بانک های مرکزی عملاً هیچ عواقبی برای کلاهبرداری، سرقت یا خسارت متحمل نمی شوند. چک حقوق از مالیات شما تضمین می شود. برخلاف آن رستوران آن گوشه که اگر کسی را مسموم می کردند با عواقب شدید بازار مواجه می شد، دولت خود را بازار و داور عدالت، هر چند مصنوعی و خشن، کرده است. با این حال، بلاک چین فقط ریاضی است، و اقتصاد سالم هیچ ربعی به مذاهب حواس پرت نمی دهد، به همین دلیل است که قانون گذاران از چیزهایی مانند bitcoinو باید به خشونت متوسل شود.
در سرتاسر جهان، بانکهای مرکزی، تنظیمکنندههای مالی، و اندیشکدهها همان مانتراها را از برجهای عاج خود به تودههای در حال مبارزه میخوانند: «ما برای شما کار میکنیم». ما میخواهیم همه به این سیستمها و فرصتهای مالی نوآورانه دسترسی داشته باشند.» اما کاری که آنها انجام میدهند این است که راهحلهایی را که کریپتو ارائه میکند برای دسترسی کارآمد غیرممکن یا کاملاً غیرقانونی میسازند.
حقیقت موضوع بسیار ساده است. این در مورد برنامه ریزان مالی نیست که پشت سر شمول مالی جمع می شوند. بلکه درست برعکس است. رهبران خود انتصابی سیستمها و موسسات دایناسورهای جهان متحجر شدهاند، زیرا افراد اکنون با فرصتهای جدیدی در زمینه پول از طریق رمزنگاری بیدار میشوند و میدانند که به زودی ممکن است از نظر مالی نامربوط باشند، و خودشان کاملاً از پارادایم جدید و آزادتر حذف شوند. ساخته شده.
نظر شما در مورد مشمولیت مالی چیست؟ در بخش نظرات زیر به ما اطلاع دهید.
منبع اصلی: Bitcoinگفتمان