Proof-Of-Work عینی است، Proof-Of-Stake نه

By Bitcoin مجله - 1 سال پیش - زمان مطالعه: 14 دقیقه

Proof-Of-Work عینی است، Proof-Of-Stake نه

The proof-of-work consensus mechanism used in Bitcoin is an objective measure of history which cannot be changed on the whims of validators.

Alan Szepieniec holds a PhD in post-quantum cryptography from KU Leuven. His research focuses on cryptography, especially the kind of cryptography that is useful for Bitcoin.

Proof-of-stake is a proposed alternative consensus mechanism to the proof-of-work that Bitcoin’s consensus mechanism uses. Instead of requiring the consumption of energy, proof-of-stake requires miners (usually called validators) to put digital assets at stake in order to contribute to the block production process. Staking incentivizes them to behave honestly, so as to avoid losing their stake. In theory, with only honest validators, the network will quickly come to consensus about the order of transactions and, therefore, about which transactions are invalid double-spends.

اثبات سهام موضوع بحث های زیادی بوده است. بیشتر انتقادات بر امنیت متمرکز است: آیا هزینه حمله را کاهش می دهد؟ بسیاری از مردم نگرانی های جامعه شناختی را نیز بیان می کنند: تمرکز قدرت، تمرکز ثروت، پلوتوکراسی و غیره.

در این مقاله، من یک انتقاد اساسی‌تر را بیان می‌کنم: اثبات سهام ذاتاً ذهنی است. دیدگاه صحیح یک بلاک چین اثبات سهام بستگی به این دارد که از چه کسی سؤال می کنید. در نتیجه، هزینه یک حمله را نمی توان در واحدهای داخلی بلاک چین محاسبه کرد و تحلیل های امنیتی را باطل می کند. بدهی ها را نمی توان بین طرف هایی که قبلاً در مورد اینکه کدام اشخاص ثالث قابل اعتماد هستند توافق نکرده اند تسویه شود. و حل و فصل نهایی اختلافات باید از دادگاه ها باشد.

در مقابل، اثبات کار یک مکانیسم اجماع عینی است که در آن هر مجموعه ای از طرف های مرتبط یا غیر مرتبط می توانند درباره اینکه کدام وضعیت بلاک چین دقیق است به توافق برسند. در نتیجه، هر دو بازیگر اقتصادی می‌توانند مستقل از دادگاه‌ها یا اعضای با نفوذ جامعه، در مورد اینکه آیا پرداختی انجام شده است یا خیر، توافق کنند. این تمایز، اثبات کار را مناسب - و اثبات سهام را نامناسب - به عنوان یک مکانیسم اجماع برای ارزهای دیجیتال می کند.

پول دیجیتال و اجماع

مشکلی که نیاز به حل دارد

یکی از اساسی ترین عملیاتی که رایانه ها انجام می دهند، کپی کردن اطلاعات است. این عملیات کپی اصلی را دست نخورده باقی می گذارد و یک ماکت دقیق را بدون هیچ هزینه ای تولید می کند. کامپیوترها می توانند تقریباً هر چیزی را کپی کنند، به شرطی که دیجیتال باشد.

However, there are some things that exist purely in the digital realm that can’t be copied. Things that are both digital and scarce. This description applies to bitcoin for example, as well as to other blockchain-based digital assets. They can be sent, but after sending them the original copy is gone. One might disagree with the reason why the market demands these assets, but the fact that this demand exists means that these digital assets are useful as a counterpart to balance exchanges. When condensed to a single word: they are money.

برای دستیابی به کمبود دیجیتال، پروتکل بلاک چین یک دفتر کل را در یک شبکه تکرار می کند. دفتر کل را می توان به روز کرد، اما فقط با تراکنش هایی که صاحبان وجوه مصرف شده توافق می کنند. مجموع خالص صفر است. و خروجی ها مثبت است.

هر به روز رسانی نامعتبر رد خواهد شد. تا زمانی که در مورد وضعیت دفتر کل بین همه شرکت کنندگان در پروتکل اتفاق نظر وجود داشته باشد، کمبود دیجیتال تضمین می شود.

به نظر می رسد که دستیابی به اجماع کار دشواری است. شرایط شبکه ناقص نماهای متمایزی از تاریخ ایجاد می کند. بسته ها خارج می شوند یا بدون سفارش تحویل می شوند. اختلاف نظر در شبکه ها بومی است.

قانون چنگال-انتخاب

بلاک چین ها این مشکل را از دو طریق حل می کنند. اول، آنها یک نظم کامل را در تمام تراکنش ها اعمال می کنند، که درختی از دیدگاه های جایگزین از تاریخ ایجاد می کند. ثانیاً، آنها قانون را برای تاریخ ها، همراه با قاعده انتخاب چنگال تعریف می کنند که شاخه متعارف را از درخت تاریخ ها انتخاب می کند.

به راحتی می توان از مقامات مورد اعتماد و یا به گفته برخی از یک طرح رأی گیری دیجیتالی که توسط یک طرح هویت شهروندی حمایت می شود، قانونمندی به دست آورد. با این حال، مقامات مورد اعتماد هستند حفره های امنیتیو تکیه بر دولت برای ارائه خدمات شناسایی قابل اعتماد به ابزاری برای سیاست تبدیل می شود تا ابزاری مستقل از آن. علاوه بر این، هر دو راه حل توافق در مورد هویت و قابل اعتماد بودن اشخاص ثالث را فرض می کنند. ما می خواهیم مفروضات اعتماد را کاهش دهیم. در حالت ایده آل ما راه حلی داریم که کاملاً از ریاضیات ناشی می شود.

راه‌حلی برای تصمیم‌گیری متعارف که کاملاً از ریاضیات ناشی می‌شود، این ویژگی قابل توجه را ایجاد می‌کند که پاسخ مستقل از کسی است که آن را محاسبه می‌کند. این معنایی است که در آن مکانیسم اجماع می تواند عینی باشد. با این حال یک هشدار مهم وجود دارد: باید فرض کرد که همه طرف‌ها بر روی یک نقطه مرجع واحد، مانند بلوک پیدایش یا هش دیجست آن توافق دارند. مکانیزم اجماع عینی مکانیزمی است که هر طرفی را قادر می سازد تا دیدگاه متعارف تاریخ را از این نقطه مرجع استنباط کند.

اینکه کدام شاخه از درخت به عنوان متعارف انتخاب می شود مهم نیست. آنچه مهم است این است که همه شرکت کنندگان بتوانند در مورد این انتخاب توافق کنند. علاوه بر این، کل درخت نیازی به نمایش صریح در هر یک از کامپیوترها نیست. در عوض، برای هر گره کافی است که فقط تعداد انگشت شماری از شاخه ها را نگه دارد. در این مورد، قانون فورک انتخاب تنها دو دیدگاه کاندید از تاریخ را در هر زمان آزمایش می کند. به بیان دقیق، عبارت دیدگاه متعارف تاریخ گمراه کننده است: دیدگاهی از تاریخ فقط می تواند نسبت به دیدگاه دیگر کمابیش متعارف باشد. گره ها هر شاخه ای را که کمتر متعارف است رها می کنند و شاخه ای را که بیشتر است منتشر می کنند. هرگاه نمای تاریخ با دسته‌ای از تراکنش‌های جدید بسط می‌یابد، نمای جدید از دیدگاه قبلی متعارف‌تر است.

In order for the network to rapidly converge onto consensus about the canonical view of history, the fork-choice rule needs to satisfy two properties. First, it must be well-defined and efficiently evaluable for any two pairs’ views of history. Second, it must be transitive for any triple of views of history. For the mathematically inclined: let U,V,W be any three views of history, and let the infix “<” denote the fork-choice rule favoring the right-hand side over the left. 

Then [two conditions hold]:

either U<V or V<U; [and]
U

برای اینکه دفتر کل به‌روزرسانی‌ها را در خود جای دهد، نماهای تاریخ باید به گونه‌ای قابل تمدید باشد که با قانون فورک انتخاب سازگار باشد. بنابراین دو ملک دیگر مورد نیاز است. اول، هنگامی که در دو دیدگاه ارزیابی می شود که یکی پسوند دیگری است، قانون فورک انتخاب همیشه باید به نفع نمای توسعه یافته باشد. دوم، پسوندهای یک دیدگاه متعارف (قبلا) به احتمال زیاد متعارف هستند تا پسوندهای نماهای غیر متعارف. به طور نمادین، اجازه دهید "E" نشان دهنده یک پسوند و "‖" عملیاتی باشد که آن را اعمال می کند. سپس:

U<U‖EU<V⇒Pr[U‖E<V‖E]>0.5

آخرین ویژگی توسعه دهندگان صادق را تشویق می کند تا بر گسترش دیدگاه های متعارف در مقابل دیدگاه هایی که می دانند متعارف نیستند تمرکز کنند. در نتیجه این انگیزه، دیدگاه‌های متمایز از تاریخ که از الحاقات صادقانه اما متناقض به‌وجود می‌آیند، تنها در نکاتی که به رویدادهای اخیر مربوط می‌شود، متفاوت هستند. هرچه یک رویداد عقب‌تر ثبت شود، احتمال کمتری دارد که توسط سازماندهی مجدد تحمیل شده توسط دیدگاهی متعارفتر از تاریخ که در نقطه‌ای قبل از آن متفاوت است، لغو شود. از این منظر، دیدگاه متعارف تاریخ از نظر محدودیت دیدگاه‌های تاریخ که شبکه به آن همگرا می‌شود، به خوبی تعریف می‌شود.

رد صلاحیت آشکار در پاراگراف قبل، نیاز توسعه دهندگان به رفتار صادقانه است. در مورد توسعه دهنده های ناصادق چطور؟ اگر حریف بتواند متغیر تصادفی ضمنی در عبارت احتمال را کنترل کند، آنگاه می تواند آن را به نفع خود مهندسی کند و سازماندهی مجدد عمیق را با احتمال موفقیت بالا راه اندازی کند. حتی اگر نتواند متغیر تصادفی را کنترل کند، اما بتواند پسوندهای نامزد را ارزان تولید کند، سپس می تواند قانون فورک انتخاب را به صورت محلی و نامحدود ارزیابی کند تا زمانی که یک نقطه واگرایی اولیه به همراه یک پسوند پیدا کند که اتفاقاً یک قانون متعارف تر ایجاد می کند. شاخه ای که در گردش است.

قطعه گم شده پازل مکانیزمی نیست که از گسترش های ناصادقانه جلوگیری کند. در محیطی با شرایط شبکه ناقص، تعیین رفتار ناصادقانه غیرممکن است. یک مهاجم همیشه می تواند پیام هایی را که مورد پسند او نیست نادیده بگیرد یا انتشار آنها را به تاخیر بیندازد و ادعا کند که اتصال شبکه مقصر است. در عوض، قطعه گم شده پازل مکانیزمی است که سازماندهی مجدد عمیق را گرانتر از سازماندهی های کم عمق می کند و هر چه عمیق تر می شوند گران تر می شود.

انباشته اثبات کار

مکانیسم اجماع ساتوشی ناکاموتو دقیقاً به این امر دست می یابد. برای پیشنهاد دسته جدیدی از تراکنش ها (به نام بلوک)، و در نتیجه گسترش برخی از شاخه ها، توسعه دهنده های احتمالی (به نام ماینرها) ابتدا باید یک معمای محاسباتی را حل کنند. حل این معما پرهزینه است اما بررسی آن آسان است و بنابراین به درستی اثبات کار نامیده می شود. تنها با راه‌حل این معما، دسته جدید تراکنش‌ها (و تاریخچه‌ای که به آن متعهد است) یک رقیب معتبر برای Canon است. این پازل یک دستگیره برای تنظیم سختی آن ارائه می‌کند که به‌طور خودکار چرخانده می‌شود تا زمان مورد انتظار قبل از یافتن راه‌حل جدید، بدون توجه به تعداد شرکت‌کنندگان یا منابعی که برای مشکل اختصاص می‌دهند، تنظیم شود. این دستگیره یک عملکرد ثانویه به عنوان یک شاخص بی‌طرفانه تلاش برای حل پازل در واحدی که سختی را اندازه‌گیری می‌کند، دارد.

این روند برای مشارکت هر کسی آزاد است. عامل محدود کننده اقتدار یا الزامات مواد کلید رمزنگاری یا سخت افزار نیست، بلکه عامل محدود کننده منابعی است که فرد مایل است برای یافتن یک بلوک معتبر خرج کند. ماهیت احتمالی و موازی پازل به ماینر مقرون به صرفه ای که تعداد موارد را به حداکثر می رساند پاداش می دهد. محاسبات در ژول، حتی به قیمت تعداد کمتری از محاسبات در ثانیه.

با توجه به پارامتر دشواری هدف (شستی) برای هر بلوک، محاسبه یک تخمین بی طرفانه از کل مقدار کاری که یک شاخه معین از تاریخ نشان می دهد آسان است. قانون اثبات کار، چنگال-انتخاب شاخه ای را که این عدد بزرگتر است، ترجیح می دهد.

ماینرها برای یافتن بلوک بعدی با یکدیگر رقابت می کنند. اولین ماینری که آن را پیدا کند و با موفقیت آن را منتشر کند برنده است. با فرض اینکه ماینرها روی بلوک‌های جدید معتبر اما غیرقابل انتشار نمی‌نشینند، وقتی یک بلوک جدید از ماینرهای رقیب دریافت می‌کنند، آن را به عنوان رئیس جدید شاخه متعارف تاریخ می‌پذیرند، زیرا عدم موفقیت در این کار آنها را در معرض ضرر قرار می‌دهد. ساختن بر روی بلوکی که قدیمی بودن آن شناخته شده است غیرمنطقی است، زیرا ماینر باید به بقیه شبکه برسد و دو بلوک جدید پیدا کند تا بتواند موفق شود - کاری که به طور متوسط ​​دو برابر سخت تر از آن است. تغییر به شاخه جدید و طولانی تر و گسترش آن. در یک بلاک چین اثبات کار، سازمان‌دهی‌های مجدد تمایل دارند تا نوک درخت تاریخ منزوی شوند، نه به این دلیل که ماینرها صادق هستند، بلکه به این دلیل که هزینه ایجاد سازمان‌دهی مجدد با عمق سازمان‌دهی مجدد افزایش می‌یابد. مورد: بر این اساس پاسخ صرافی پشته, excluding forks following software updates, the longest fork on the Bitcoin blockchain had length 4, or 0.0023% of the block height at the time.

"راه حل" Proof-Of-Stake

Proof-of-stake is a proposed alternative to proof-of-work in which the correct view of history is not defined in terms of the greatest amount of work spent on solving cryptographic puzzles, but rather defined in terms of the public keys of special nodes called validators. Specifically, validators sign new blocks. A participating node verifies the correct view of history by verifying the signatures on the constituent blocks.

گره ابزاری برای تشخیص دیدگاه های معتبر تاریخ از نماهای نامعتبر ندارد. نکته این است که یک بلوک رقیب تنها در صورتی یک رقیب جدی برای نوک نگاه صحیح به تاریخ است که دارای امضای پشتیبان (یا امضاهای پشتیبان زیاد) باشد. بعید است اعتباردهنده ها بلوک های جایگزین را امضا کنند زیرا آن امضا رفتار مخرب آنها را ثابت می کند و منجر به از دست دادن سهام آنها می شود.

این فرآیند برای عموم آزاد است. هر کسی می‌تواند با قرار دادن مقدار معینی ارز رمزنگاری شده در یک حساب امانی خاص، اعتبارسنجی شود. این پول به امانت سپرده شده، «سهمی» است که در صورت رفتار نادرست اعتبارسنجی، کاهش می یابد. گره‌ها تأیید می‌کنند که امضاهای بلوک‌های جدید با کلیدهای عمومی ارائه‌شده توسط اعتبارسنجی‌ها هنگام قرار دادن سهام خود در امان، مطابقت دارند.

به طور رسمی، در بلاک چین های اثبات سهام، تعریف دیدگاه صحیح از تاریخ کاملاً بازگشتی است. بلوک های جدید تنها در صورتی معتبر هستند که دارای امضای مناسب باشند. امضاها با توجه به کلیدهای عمومی اعتبارسنجی معتبر هستند. این کلیدهای عمومی توسط بلوک های قدیمی تعیین می شوند. قاعده انتخاب چنگال برای دیدگاه های رقیب تاریخ تعریف نشده است، تا زمانی که هر دو دیدگاه با یکدیگر سازگار باشند.

در مقابل، نمای صحیح تاریخ در بلاک چین های اثبات کار نیز به صورت بازگشتی تعریف می شود، اما نه به استثنای ورودی های خارجی. به طور خاص، قاعده انتخاب چنگال در اثبات کار نیز بر تصادفی بودن تکیه می کند که بی طرفی آن به طور عینی قابل تأیید است.

این ورودی خارجی تفاوت اصلی است. در اثبات کار، قانون چنگال انتخاب برای هر جفت دیدگاه متفاوت رقیب از تاریخ تعریف می شود، به همین دلیل است که می توان در وهله اول از قانون صحبت کرد. در اثبات سهام، فقط می توان صحت را نسبت به سابقه قبلی تعریف کرد.

Proof-Of-Stake قابل واژگونی است

با این حال آیا این مهم است؟ در تئوری، برای اینکه دو دیدگاه منسجم، اما متقابل ناسازگار از تاریخ تولید شود، در جایی باید فردی ناصادق بوده باشد، و اگر رفتار غیرصادقانه ای داشته باشد، می توان فهمید که کجا، آن را ثابت کرده و سهم خود را کم می کند. از آنجایی که مجموعه اعتبار سنجی در آن نقطه اول واگرایی مورد مناقشه نیست، امکان بازیابی از آنجا وجود دارد.

مشکل این استدلال این است که زمان را در نظر نمی گیرد. اگر اعتبار سنجی ده سال قبل بلوک های متضاد متقابل را دوبار امضا کند - یعنی یک مشابه متناقض امضا شده جدید برای بلوکی که ده سال پیش تأیید شده است منتشر کند - آنگاه تاریخ باید از آن نقطه به بعد دوباره نوشته شود. سهام اعتباردهنده مخرب کاهش می یابد. تراکنش‌هایی که پاداش‌های شرط‌بندی را خرج می‌کنند، و همچنین تراکنش‌های پایین‌دستی از آنجا نامعتبر هستند. با توجه به زمان کافی، جوایز اعتبارسنجی ممکن است به بخش بزرگی از اقتصاد بلاک چین نفوذ کند. گیرنده سکه نمی تواند مطمئن باشد که تمام وابستگی ها در آینده معتبر باقی می مانند. هیچ قطعیتی وجود ندارد زیرا سازماندهی مجدد گذشته دور از گذشته نزدیک دشوارتر یا پرهزینه تر نیست.

اثبات سهام موضوعی است

تنها راه حل این مشکل محدود کردن عمق پذیرش سازماندهی مجدد است. دیدگاه های متناقض تاریخ که اولین نقطه واگرایی آنها قدیمی تر از آستانه معینی است نادیده گرفته می شوند. گره هایی که با نمای دیگری ارائه می شوند که اولین نقطه واگرایی آن قدیمی تر است، بدون آزمایش آن را رد می کنند که درست است. تا زمانی که برخی از گره ها در هر زمان معین فعال باشند، تداوم تضمین می شود. اگر سازماندهی مجدد خیلی عمیق ممنوع شود، تنها یک راه وجود دارد که بلاک چین می تواند تکامل یابد.

این راه حل اثبات سهام را به مکانیزم اجماع ذهنی تبدیل می کند. پاسخ به این سوال که "وضعیت فعلی بلاک چین چگونه است؟" بستگی داره از کی بپرسی به طور عینی قابل تایید نیست. یک مهاجم می‌تواند یک دیدگاه جایگزین از تاریخ ایجاد کند که به همان اندازه خود سازگار باشد. تنها راهی که یک گره می‌تواند بفهمد کدام نما درست است، انتخاب مجموعه‌ای از همتایان و استفاده از کلمه آن‌ها برای آن است.

ممکن است استدلال شود که اگر هزینه تولید این دیدگاه جایگزین از تاریخ بسیار زیاد باشد، این حمله فرضی مرتبط نیست. در حالی که این استدلال متقابل ممکن است درست باشد، هزینه یک معیار عینی است و بنابراین اینکه آیا درست است به عوامل خارجی بستگی دارد که در بلاک چین نشان داده نمی شوند. برای مثال، مهاجم ممکن است تمام سهام خود را در یک دیدگاه از تاریخ از دست بدهد، اما اهمیتی نمی‌دهد زیرا می‌تواند از طریق راه‌های قانونی یا اجتماعی تضمین کند که دیدگاه جایگزین پذیرفته خواهد شد. هرگونه تجزیه و تحلیل امنیتی یا هزینه محاسبه حمله که بر آنچه در بلاک چین اتفاق می‌افتد متمرکز باشد و دنیای عینی را که در آن زندگی می‌کند در نظر نگیرد، اساساً ناقص است.

درونی یک ارز رمزپایه اثبات سهام این است که نه تنها هزینه آن ذهنی است، بلکه پاداش آن نیز ذهنی است. چرا یک مهاجم حمله خود را اجرا می کند اگر نتیجه نهایی یک پرداخت مکانیکی توسط نبوغ او نیست، بلکه پخشی از تیم رسمی توسعه دهندگان ارز دیجیتال است که توضیح می دهد چرا آنها به نفع شعبه دیگر را انتخاب کرده اند؟ ممکن است پرداخت‌های خارجی وجود داشته باشد - به عنوان مثال، از گزینه‌های مالی که انتظار کاهش قیمت دارند یا از شادی محض ایجاد آشفتگی - اما نکته اینجاست که احتمال پایین پرداخت‌های داخلی این استدلال را تضعیف می‌کند که ارزش بازار اثبات‌های موجود سهام رمز ارزها یک پاداش حمله موثر است.

پول و عینیت

پول در اصل چیزی است که بدهی با آن تسویه می شود. تسویه بدهی به طور مؤثر مستلزم اجماع بین طرفین مبادله است - به ویژه، ارز و مقدار پول. اختلاف منجر به تداوم دعاوی معوق و امتناع از انجام مجدد تجارت با شرایط مساوی یا مشابه خواهد شد.

Effective debt settlement does not require the entire world to agree on the specific type of money. Therefore, a subjective money can be useful in pockets of the world economy where there happens to be consensus. However, in order to bridge the gap between any two pockets of micro economies, or more generally between any two persons in the world, global consensus is required. An objective consensus mechanism achieves that; a subjective one does not.

ارزهای رمزپایه اثبات سهام نمی توانند پایه جدیدی برای ستون فقرات مالی جهان ایجاد کنند. جهان متشکل از دولت هایی است که دادگاه های یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند. اگر در مورد نگاه صحیح به تاریخ اختلافی پیش بیاید، تنها راه چاره جنگ است.

بنیادهایی که بلاک چین های اثبات سهام را توسعه و پشتیبانی می کنند، و همچنین توسعه دهندگان آزاد که برای آنها کار می کنند - و حتی تأثیرگذارانی که کد نمی نویسند - خود را در معرض مسئولیت قانونی برای انتخاب خودسرانه دیدگاه نامطلوب از تاریخ (به شاکی) قرار می دهند. چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک صرافی ارز دیجیتال برداشت بزرگی را در پایین‌دست از سپرده در یک ارز رمزپایه اثبات سهام که تراکنش آن تنها در یک شاخه از دو دیدگاه رقیب تاریخ ظاهر می‌شود، امکان‌پذیر می‌کند؟ صرافی ممکن است دیدگاهی را انتخاب کند که به نفع آنها باشد، اما اگر بقیه جامعه - که توسط امضاها و توییت‌های PGP و پست‌های متوسط ​​بنیادها، توسعه‌دهندگان و تأثیرگذاران برانگیخته شده‌اند - دیدگاه جایگزین را انتخاب کنند، آنگاه مبادله در سمت چپ قرار می‌گیرد. صورت حساب آنها هر انگیزه و مسئولیت امانتداری برای جبران خسارات خود از افراد مسئول دارند.

در نهایت دادگاه حکم می کند که کدام نگاه به تاریخ درست است.

نتیجه

طرفداران اثبات سهام ادعا می کنند که هدف مشابه اثبات کار است، اما بدون تمام اتلاف انرژی. اغلب اوقات، حمایت آنها از مبادلات موجود در هر معضل مهندسی چشم پوشی می کند. بله، اثبات سهام، هزینه انرژی را حذف می کند، اما این حذف، عینیت مکانیسم اجماع حاصل را قربانی می کند. این برای موقعیت‌هایی که فقط به اجماع محلی کفایت می‌کند خوب است، اما این زمینه این سؤال را مطرح می‌کند: حذف مرجع مورد اعتماد چیست؟ برای یک ستون فقرات مالی جهانی، یک مکانیسم عینی ضروری است.

ماهیت خود ارجاعی اثبات سهام آن را ذاتاً ذهنی می کند: اینکه کدام دیدگاه از تاریخ صحیح است بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسید. سوال "آیا اثبات سهام امن است؟" تلاش می کند تا تجزیه و تحلیل را به یک معیار عینی از هزینه کاهش دهد که وجود ندارد. در کوتاه مدت، اینکه کدام فورک درست است بستگی به این دارد که کدام فورک در میان اعضای تأثیرگذار جامعه محبوب باشد. در درازمدت، دادگاه‌ها قدرت تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام فورک صحیح است را به عهده خواهند گرفت و اجماع محلی با مرزهایی که پایان صلاحیت یک دادگاه و آغاز دادگاه بعدی را نشان می‌دهند منطبق خواهند بود.

انرژی صرف شده توسط ماینرها در بلاک چین های اثبات کار، بیشتر از دیزلی که برای سوخت خودروها تلف می شود، تلف نمی شود. در عوض، آن را با تصادفی غیرقابل تعصب و تایید رمزنگاری رد و بدل می کند. ما نمی دانیم که چگونه بدون این عنصر کلیدی یک مکانیسم اجماع عینی ایجاد کنیم.

این یک پست مهمان توسط Alan Szepieniec است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا را منعکس نمی کند Bitcoin مجله.

منبع اصلی: Bitcoin مجله